آرتین منآرتین من، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 2 روز سن داره

آرتین... مرد کوچک خانه ما...

سيزده بدر سال 93

امروز سيزده بدربود.آرتينم مريض شده پريروز برديمش دكتر گفت گلوش چرك كرده و دارو داد.آرتين خيلي بيحاله و فقط دراز ميكشه . امروز هوا خوب بود.همراه ماماني اينا رفتيم صحرا.با خودمون چادر برديم و آرتين داخل چادر موند. خوب بود و خوش گذشت. امسال عكس و فيلم نگرفتم.چون آرتين فقط توي چادر دراز كشيده بود. عكس پايين مال سال قبله با خاله منير سانسور شده   ...
13 فروردين 1393

اولين برف امسال

ديشب ماماني اينا براي شام مهمونمون بودن.هوا بي نهايت سرد بود و نم نمك برف ميباريد.و مجبور شديم دوباره بخاري ها رو روشن كنيم.امروز صبح بيدار شدم ديدم كلي برف رو زمين نشسته.دماي هوا هم حدودا صفر شده. ...
11 فروردين 1393

پسر مغرور من

الان با ساعت جديد 2نصفه شبه.تقريبا عيد ديدني هامون تموم شده و آرتين خوشگلم با اينكه بيحال بود ما رو همراهي كرده.بعضي جاها شلوغ كرده و بعضي جاها پسر خوبي بوده.فقط به هيچ كس روي خوش نشون نداده پسر مغرور من.نه بغل كسي رفته نه به كسي بوس داده .نه با كسي دست داده.تخم مرغ رنگي دادن نگرفته.پسته و شكلات انداخته داخل چايي باباش.پرتقال پرت كرده سمت عمه من. .... و خلاصه كلي آبروي منو برده.  ...
5 فروردين 1393

خداحافظ سال 92

امشب ساعت 20:27:7 سال تحويل ميشه. امسال ساله اسبه.تقريبا همه كارامو كردم.سفره هفت سينم رو روي ميز بلندي چيدم تا دست آرتين بهش نرسه.براي خوشگلم تخم مرغ رنگ كردم. براش سبزه درست كردم كوچولو.لباسهاي خوشگلم و باباش رو اتو كردم. آخه آرتين هم امسال پيراهن مردونه ميپوشه.براي شام هم مفصل تدارك ديدم....همه چيز براي اومدن سال نو آماده است.قراره شام رو امسال (92) بخوريم چون اگه بمونه براي سال بعد خراب ميشه. و بعد تحويل سال بريم عيد ديدني مامان ها. ...
29 اسفند 1392